کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام

درباره : امام حسن مجتبی علیه السلام
منبع : امالى شيخ طوسى، ص ۳۶۷؛ عیون اخبار الرضا ج۲ ص۴۶ ؛ علل الشرايع ص ۱۳۸؛ كشف الغمّه ج ۲ ص ۱۴۶

در سالروز ولادت امام مجتبی اختلافی در کتب تاریخی وجود ندارد و همه متفقا ولادت آن حضرت را در شب سه‏ شنبه نيمه ماه مبارك رمضان ذکر کرده‌اند. ( شیخ مفید الارشاد ج ۲ ص ۱،  طبرسی اعلام الوری ص ۲۹۸، فتال نیشابوری، روضة الواعظین  ج۱ ص ۱۵۳، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۲۸، محدث اربلی کَشف الغُمّه ج ۲ ص ۷۹، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۴ص ۱۳۵، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۳۷۹، شیخ عباس قمی منتهی الآمال ص ۵۲۳) اما در مورد سال ولادت اختلاف بوده عده‌ای سال سوّم هجرت و بعضى سال دوّم را نقل کرده‌اند؛ اسم شريف آن حضرت حسن بود، و در تورات اسم آن حضرت شبّر است زيراكه شبّر در لغت عرب حسن است، و نام پسر بزرگ هارون نيز شبّر بود؛ كنيت آن حضرت، ابو محمّد است، بعضى أبو القاسم نيز گفته‌اند؛ القاب آن حضرت: سيّد و سبط و امين و حجّت و برّ و نقى و امير و زكى و مجتبى و زاهد وارد شده است.


ابن بابويه به سندهاى معتبر از امام زين العابدين علیه‌السلام روايت كرده كه چون امام حسن علیه‌السلام متولّد شد، حضرت فاطمه سلام الله علیها به امير المؤمنين علیه‌السلام گفت كه: او را نامى بگذار، گفت: سبقت نمى ‏گيرم در نام او بر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس او را در جامه زردى پيچيدند به خدمت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آوردند، آن حضرت فرمود: مگر من شما را نهى نكردم كه در جامه زرد نپيچيد او را ؟ پس آن جامه زرد را انداخت و آن حضرت را در  جامه سفيدى پيچيد، سپس در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه گفتند. فَلَمَّا وَلَدَتِ الْحَسَنَ علیه‌السلام جَاءَ النَّبِيُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ هَاتِي ابْنِي، قَالَتْ: فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، فَرَمَى بِهَا وَ قَالَ: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُنَّ أَلَّا تَلُفُّوا الْمَوْلُودَ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، وَ دَعَا بِخِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا، ثُمَّ أَذَّنَ فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى، وَ أَقَامَ فِي أُذُنِهِ الْيُسْرَى‏ « عیون اخبار الرضا ج ۱ ص ۲۳۲، امالى شيخ طوسى، ص ۳۶۷، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۴ ص ۲۵۰».

به روايت ديگر: زبان خود را در دهان آن حضرت كرد و زبان آن حضرت را مىمكيد، پس از اميرالمؤمنين علیه‌السلام پرسيد كه: بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ سَمَّيْتَ ابْنِي او را نامى گذاشته‌اى؟ آن حضرت فرمود: مَا كُنْتُ أَسْبِقُكَ بِاسْمِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ قَدْ كُنْتُ أُحِبُّ أَنْ أُسَمِّيَهُ حَرْباً بر تو سبقت‏ نخواهم گرفت در نام او، و دوست دارم شما نامی برای او انتخاب کنید. پس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: وَ لَا أَنَا أَسْبِقُ بِاسْمِهِ رَبِّي من نيز سبقت بر پروردگار خود نمی‌گيرم، پس جبرئیل به امر الهی نازل شده و گفت: يَا مُحَمَّدُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ عَلِيٌّ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى وَ لَا نَبِيَّ بَعْدَكَ  ای پیامبر خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید: على علیه‌السلام نسبت به تو به منزله هارون است به موسى، الا اینکه بعد از او پیامبری نیست. سَمِّ ابْنَكَ هَذَا بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ پس او را نام گذاری كن به اسم پسر هارون، فَقَالَ النَّبِيُّ ص وَ مَا اسْمُ ابْنِ هَارُونَ قَالَ شَبَّرَ آن حضرت فرمود كه: اسم او چه بود؟ جبرئيل گفت: اسم او شبّر بود، قَالَ النَّبِيُّ ص لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ جَبْرَئِيلُ ع سَمِّهِ الْحَسَنَ قَالَتْ أَسْمَاءُ فَسَمَّاهُ الْحَسَنَ فَلَمَّا كَانَ يَوْم‏ حضرت فرمود: لغت من عربى است، جبرئيل گفت: حسن نام كن. پس او را حسن نام كردند كه شبّر در لغت عربى حسن است. « عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۵، علل الشرايع ص  ۱۳۸، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۲۶، ». ايضاً از آن حضرت روايت كرده است كه: فاصله نبود ميان امام حسن علیه‌السلام و امام حسين علیه‌السلام مگر به قدر مدّت حمل‏ وضع آن حضرت « عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۴۶ ». 

شیخ مفید می‌نویسد: حضرت زهراى اطهر آن مولود مسعود را روز هفتم ولادت در ميان پارچه حرير بهشتى كه جبرئيل آن را براى پيغمبر اكرم آورده بود پيچيد و بحضور رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آورد. پيامبر اعظم آن نوزاد مبارك را حسن ناميد و يك قوچ از برايش عقيقه كرد. وَ جَاءَتْ بِهِ فَاطِمَةُ إِلَى النَّبِيِّ ع يَوْمَ السَّابِعِ مِنْ مَوْلِدِهِ فِي خِرْقَةٍ مِنْ حَرِيرِ الْجَنَّةِ كَانَ جَبْرَئِيلُ ع نَزَلَ بِهَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَمَّاهُ حَسَناً وَ عَقَّ عَنْهُ كَبْشاً ( شیخ مفید الارشاد ج ۲ ص ۵،  علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۴ص ۱۳۵)

به روايت ديگر: نام آن حضرت را بر حريرى نوشته بود فرستاد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نام امام حسين علیه‌السلام را از آن اشتقاق كرد قَالَ: أَهْدَى جَبْرَئِيلُ علیه‌السلام إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص اسْمَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ فِي خِرْقَةٍ مِنْ حَرِيرٍ مِنْ ثِيَابِ الْجَنَّةِ وَ اشْتَقَّ اسْمَ الْحُسَيْنِ مِنَ الْحَسَنِ علیه‌السلام . « معانى الاخبار ص ۵۸». در بعضى از كتب معتبره روايت كرده‌اند كه امّ الفضل زن عبّاس به خدمت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عرض كرد: من در خواب ديدم كه پاره‌اى از تن تو در دامن من بود، حضرت فرمود: ان شاء اللّه فرزندى از براى فاطمه به هم خواهد رسيد تو متكفّل تربيت او خواهى شد، پس در آن زودى امام حسن علیه‌السلام متولّد شد، آن حضرت او را به امّ الفضل داد كه به شير قثم پسر عبّاس آن حضرت را شير داد « كشف الغمّه ج ۲ ص  ۱۴۶». قطب راوندى از امام صادق علیه‌السلام روايت كرده است كه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌آمد به نزد فرزندان شيرخواره فاطمه، آب دهان معجز نشان خود را در دهان ايشان می‌افكند، فاطمه سلام الله علیها را مى ‏گفت: تو ايشان را شير مده‏ «  الخرايج، ج ۱ ص ۹۴».

کلینی به سند معتبر از امام محمّد باقرعليه السّلام روايت كرده است كه چون پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به معراج بردند، ده ركعت نماز به زمين آورد، نمازهاى واجب همه دو ركعتى بود. چون امام حسن و امام حسين علیه‌السلام متولّد شدند، پیامبر اکرم براى شكر اين نعمت هفت ركعت اضافه كرد، حق تعالى از براى او اجازه فرمود « الكافى ج ۳ ص ۴۸۷». در كشف الغمّه روايت كرده است كه رنگ مبارك امام حسن علیه‌السلام سرخ و سفيد بود، ديده‏ هاى مباركش گشاده و بسيار سياه بود، دو خدّ مباركش هموار بود و برآمده نبود، ريش مباركش انبوه بود، موى سر خود را بلند مىگذاشت، گردن آن حضرت در نور و صفا مانند نقره صيقل زده بود، سرهاى استخوان آن حضرت كنده بود، ميان دوشهايش گشاده بود و ميانه بالا بود، از همه مردم خوش‏روتر بود، خضاب به سياهى می‌كرد و موهايش مجعّد بود، بدن شريفش در نهايت لطافت بود «  كشف الغمّه ج  ۲ص  ۱۴۳». ايضاً از امير المؤمنين علیه‌السلام روايت كرده است كه امام حسن علیه‌السلام از سر تا سينه به پیامبراکرم صلى الله عليه وآله وسلم شبيهتر بود از ساير مردم، جناب امام حسين علیه‌السلام در ساير بدن به آن حضرت شبيهتر بود « كشف الغمّه ج ۲ ص  ۱۴۵»

امام حسن مدت هفت سال و چند ماه و گفته شده: هشت سال با پيغمبر اكرم اسلام زندگى كرد. و مدت سى سال با حضرت امير و مدت نه سال، بعضى گفته ‏اند: ده سال هم بعد از پدر بزرگوارش زندگى نمود. امام حسن علیه‌السلام ميانه بالا و داراى محاسنى انبوه بود.